به ياد وطن
به ياد وطن
به ياد وطن
شاعر :حسن امين
عشق وطن، زخم مرا مرهم است
راز دل زار مرا محرم است
اي فلکي نور شب تار من
روشني ديده بيدار من
باز ز سحر سخن اعجاز کن
باز در قول و غزل باز کن
باز بر آن چنگ کهن چنگ زن
چنگ بر آن چنگ به آهنگ زن
گاه ز شهناز و گه از شور خوان
ترک بيات آور و ماهور خوان
حب وطن نيست فراموش من
فکر وطن کي رود از هوش من؟
هر نفسي دم بزنم از وطن
گوي سخن از وطنم، از وطن
مولد من، موطن آزادگان
اي وطن، اي مهبط دلدادگان
زادگه پاک اهورايي ام
اي زتو آگاهي و دانايي ام
اي ز تو جان و تنم و هستي ام
وي ز تو شادابي و سرمستي ام
اي که مرا تاب و توان داده اي
شاعري و طبع روان داده اي
اي نفست گرم که پروردي ام
وي زتو رادي و جوانمردي ام
زادگه کوروش و نوشيروان
اي وطن، اي از تو مرا فرّ و نشان
زادگه و خوابگه پير توس
خالق شهنامه با فرو کوس
موطن فردوسي گرد آفريد
زادگه مولوي و بوسعيد
سعيدي و حافظ زتو نامي شدند
وزتو در آفاق گرامي شدند
اي وطن، اي موطن خيام ها
پخته شده در تو بسي خام ها
خانقه شمس حق و بايزيد
خانه عطار و بهار و اميد
زادگه فرخي و عنصري
خاستگه عسجدي و انوري
اي وطن، اسباب غرور مني
موهبت شعر و شعور مني
دور زتو مرغ دل و جان من
پرکشد از شوق به سوي وطن
مژده دهد از وطنم گر صبا
مي کندم از غم هستي رها
جوجه وامانده زمامم اگر
مهر وطن مي دهم بال و پر
ميهن من، خانه اجدادي ام
اي ز تو آزادي ام و شادي ام
مسکن ياران و عزيزان من
من همه زان تو و تو زان من
در تو مرا چون حق آب و گل است
کندن دل از تو مرا مشکل است
دشمن ريمن زوطن دور باد
چشم حسودان و بدان کور باد
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.
راز دل زار مرا محرم است
اي فلکي نور شب تار من
روشني ديده بيدار من
باز ز سحر سخن اعجاز کن
باز در قول و غزل باز کن
باز بر آن چنگ کهن چنگ زن
چنگ بر آن چنگ به آهنگ زن
گاه ز شهناز و گه از شور خوان
ترک بيات آور و ماهور خوان
حب وطن نيست فراموش من
فکر وطن کي رود از هوش من؟
هر نفسي دم بزنم از وطن
گوي سخن از وطنم، از وطن
مولد من، موطن آزادگان
اي وطن، اي مهبط دلدادگان
زادگه پاک اهورايي ام
اي زتو آگاهي و دانايي ام
اي ز تو جان و تنم و هستي ام
وي ز تو شادابي و سرمستي ام
اي که مرا تاب و توان داده اي
شاعري و طبع روان داده اي
اي نفست گرم که پروردي ام
وي زتو رادي و جوانمردي ام
زادگه کوروش و نوشيروان
اي وطن، اي از تو مرا فرّ و نشان
زادگه و خوابگه پير توس
خالق شهنامه با فرو کوس
موطن فردوسي گرد آفريد
زادگه مولوي و بوسعيد
سعيدي و حافظ زتو نامي شدند
وزتو در آفاق گرامي شدند
اي وطن، اي موطن خيام ها
پخته شده در تو بسي خام ها
خانقه شمس حق و بايزيد
خانه عطار و بهار و اميد
زادگه فرخي و عنصري
خاستگه عسجدي و انوري
اي وطن، اسباب غرور مني
موهبت شعر و شعور مني
دور زتو مرغ دل و جان من
پرکشد از شوق به سوي وطن
مژده دهد از وطنم گر صبا
مي کندم از غم هستي رها
جوجه وامانده زمامم اگر
مهر وطن مي دهم بال و پر
ميهن من، خانه اجدادي ام
اي ز تو آزادي ام و شادي ام
مسکن ياران و عزيزان من
من همه زان تو و تو زان من
در تو مرا چون حق آب و گل است
کندن دل از تو مرا مشکل است
دشمن ريمن زوطن دور باد
چشم حسودان و بدان کور باد
منبع: یزدان پرست، حمید؛ (1388) نامه ایران: مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی، تهران، اطلاعات، چاپ نخست.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}